.com"> گفت و گوی یک دختر و پسر

کلبه ی مهربانی!!!

عشق و دوستی

گفت و گوی یک دختر و پسر

 

 

دختري از پسري پرسيد : آيا من نيز چون ماه زيبايم ؟

پسر گفت : نه ، نيستي


دختر با نگاهي مضطرب پرسيد : آيا حاضري تکه اي از قلبت

را تا ابد به من بدهي ؟


پسر خنديد و گفت : نه ، نميدهم


دختر با گريه پرسيد : آيا در هنگام جدايي گريه خواهي کرد ؟


پسر دوباره گفت : نه ، نميکنم


دختر با دلي شکسته از جا بلند شد در حالي که قطره هاي

الماس اشک چشمانش را نوازش


ميکرد ، پسر اما دست دختر را گرفت ، در چشمانش خيره شد

و گفت :


تو به انداره ي ماه زيبا نيستي بلکه بسيار زيباتر از آن هستي


من تمام قلبم را تا ابد به تو خواهم داد نه تکه اي کوچک از

آن را


و اگر از من جدا شوي من گريه نخواهم کرد بلکه خواهم مرد



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ پنج شنبه 10 فروردين 1398برچسب:, ] [ 15:56 ] [ یک عاشق تنها ] [ ]